رهبری
رهبری یکی از پنج وظیفه اصلی مدیران محسوب میشود. یعنی هنر نفوذ بر زیردستان به نحوی که آنها بهصورت داوطلبانه و از روی رغبت فعالیتهای از پیش تعیینشدهای را در چارچوب اهداف معینی انجام دهند. برخی از صاحبنظران، راهبری را یکی از وظایف مدیران قلمداد میکنند. درحالیکه در مقابل، برخی، رهبری را بسیار فراتر از مدیریت میدانند و معتقدند که رهبران سازمانها الزاماً مدیران سازمانها نیستند. فرایندی که مدیریت میکوشد با ایجاد انگیزه و ارتباطی مؤثر انجام سایر وظایف خود را در تحقق اهداف سازمانی تسهیل و کارکنان را از روی میل و علاقه به انجام وظایفشان ترغیب کند؛ بنابراین هدایت جزئی از مدیریت است و این وظیفه مانند برنامهریزی، سازماندهی و کنترل نیز از وظایف مدیر است.
مهمترین نکته در هدایت نفوذ و اثرگذاری است. اصولاً قدرت عبارت است از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران میشود. هدایت با نفوذ بر دیگران تحقق مییابد و نفوذ نیز از قدرت سر چشمه میگیرد. برای رهبری سازمان ویژگی های زیادی در مقالات و کتابها آورده شده است. ما در این بخش به ۶ ویژگی ضروری برای رهبری سازمان گردآوری کرده ایم. که در ادامه به آن ها می پردازیم.
۶ ویژگی ضروری برای رهبری سازمان:
در ادامه به ۶ ویژگی ضروری راهبری اشاره می نماییم:
اصالت(Authenticity)
اینکه خود واقعی تان باشید برای هدایت دیگران صروری است. چرا که افراد نیاز دارند تا به شما اعتماد کنند. سعی کنید خودآگاهی خود را بیشتر کنید و خودتان را در شرایطی قرار دهید که نقاط قوت شما را نشان دهد و باعث بهبود نقاط قابل بهبود تان (ضعفتان) شود.
کنجکاوی (Curiosity)
درباره مسائلی که نمی دانید سوال بپرسید. جاه طلبانه فکر کنید و از تجربه های جدید استقبال کنید. به همکاران خود نشان دهید که مدام به دنبال یادگیری، جستجو و نوآوری هستید.
تفکر تحلیلی (Aralylical Thinking)
هدایت نیازمند این است که بتوانید مسایل پیچیده را تجربه کنید. ریشه و دلیل اصلی انها را بفهمید. راهکارهای جدید ارایه کنید. می توانید تفکر تحلیلی خود را با انجام کارهایی مانند تمرکز روی روابط علت و معلولی و توجه به الگوها و روندها بهبود دهید.
سازگاری (Adaptability)
دنیا با سرعت در حال تغییر است و شما بعنوان یک رهبر باید بتوانید خودتان را با این تغییرات وفق دهید. به دنبال تجاربی باشید که نیازمند انعطاف پذیری هستند و خودتان را وادار کنید تا در محیط های جدید و با افراد مختلف کار کنید.
همدلی (Empathy)
توسعه هوش هیجانی در خودتان باعث می شود تا درک عمیق تری از چالش های پیچیده دیگران داشته باشید و بتوانید محیطی حمایت گر که به رشد آن ها کمک می کند را ایجاد کنید.
خلاقیت (Creativity)
نیازی نیست که همیشه تمامی ایده های خوب را به تنهایی ارائه کنید. به جای آن گاهی اوقات می توانید شرایطی را ایجاد کنید تا دیگران نیز بتوانند خلاقیت های خود را نشان دهند.